رایانرایان، تا این لحظه: 11 سال و 26 روز سن داره

رایان نفس مامان و باباش

7 ماهگی گلم

سلام به قشنگ مامان ، سلام به یدونه مامان ... عسلکم 6 ماهگیتم تموم شد و قدمهای کوچیکتو تو 7 ماهگی گذاشتی ایشالله 700 ساله شی عشقم.مامان جان از خدا میخوام همیشه شاد باشی و سلامت و به همه ی آرزوهات برسی. این رو بدون که ما با نفس های تو زنده ایم و زندگی می کنیم.همیشه شاد باش و بخند و با صدای زیبایت آهنگ زندگیمان را تا سالیان سال طنین انداز کن.  واقعاً این دوران چقدر شیرین و زیباست.بعضی وقت ها یه کار جدید و گاهی هم پیشرفت های چشمگیر و خوشحال کننده.شاید چون اولین باریه که این لحظات رو تجربه می کنم برام اینقدر قشنگ و دوست داشتنیه اما همه ی این لذت ها رو تو به ما هدیه دادی. رایان جونم...
14 آبان 1392

اخرین روزهای انتظار

سلام قند عسلم .این وبلاگو تازه برات باز کردم و تصمیم دارم همه خاطراتت رو اینجا ثبت کنم. .الان شما 36 هفته کامل که تو دل مامانی هستی و نزدیک به نه ماهه که نفس به  نفس هم داریم روز و شب رو می گذرونیم، با هم یه کوچولو از تابستون رو دیدیم، زمستون رو تجربه کردیم، الان هم که بهاره و تو قراره همین روزا از دلم بیرون بیای و به تماشای خوب و بد این دنیا بشینی، خیلی انتظار این روزها رو کشیدم، انتظار دیدن چشمات رو، انتظار لمس دست هات رو، انتظار بوی تن کوچیکت رو، انتظار خنده هات رو و حتی انتظار بدقلقی های کودکانت رو . تمام این مدت من و بابا شب و روزمون تو بودی و اومدن تو ... رایان جونم داری به این دنیا&nbs...
14 اسفند 1391
1